جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
ماهیت پیشینی امر سیاسی: دموکراسی و روش علمی در توماس هابز
نویسنده:
Patrick Craig
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه من به بررسی سیاست هابز در پرتو برداشت او از روش علمی می پردازد. پژوهشی که به این دو مؤلفه اندیشه هابز اختصاص یافته است، یعنی شرح روش علمی و فلسفه سیاسی او، عمدتاً جدا از یکدیگر وجود داشته است. با خواندن سیاست او از دریچه گزارش او از روش علمی، من دو مجموعه تحقیقاتی در مورد هابز را با هم می‌آورم و با این کار، گزارشی منحصر به فرد از فلسفه سیاسی او ارائه می‌دهم. وقتی به فلسفه سیاسی هابز به روشی که من پیشنهاد می‌کنم برخورد می‌شود، آنچه که می‌بینیم دفاع ساده از مطلق‌گرایی استبدادی نیست، بلکه در عوض یک نظریه سیاسی بسیار مترقی‌تر است، نظریه‌ای که حول قدرت دموکراتیک «مردم» به‌عنوان یک نظریه سیاسی سازنده ساختار یافته است.
یک رویکرد نوکونفوسیوسی به معمایی درباره عقاید اسپینوزا درباره عشق عقلانی به خدا
نویسنده:
Xiaosheng Chen
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اسپینوزا در بخش آخر اخلاق، آموزه عشق فکری به خدا را معرفی می‌کند: خداوند خود را با عشق فکری بی‌نهایت دوست می‌دارد. این آموزه یکی از معماهای مورد بحث را در پژوهش اسپینوزا مطرح کرده است: چگونه خدا می تواند عشق فکری داشته باشد اگر، همانطور که اسپینوزا می گوید، خدا خود طبیعت است؟ پس از بررسی رویکردهای موجود به پازل و آشکار ساختن ناکامی‌های آنها، من یک رویکرد نئوکنفوسیوسی را برای معما پیشنهاد خواهم کرد. من فلسفه اسپینوزا را با فلسفه نئوکنفوسیوس (مخصوصاً وان یانگ مینگ) مقایسه می‌کنم و استدلال می‌کنم که می‌توانیم با توسل به مقایسه، رویکرد جدیدی به این معما ایجاد کنیم. نتیجه می‌گیرم که عشق فکری به خدا را می‌توان از منظرهای مختلف به درستی درک کرد. از دیدگاه خداوند به عنوان نیروی خلاق خدا درک می شود. از دیدگاه یک فرد، آن را به عنوان جوهر همین فرد درک می شود. علاوه بر این، هنگامی که این دو دیدگاه را با هم ترکیب کنیم، می‌توانیم به چیزی برسیم که من آن را تفسیر صحیح از دیدگاه اسپینوزا می‌دانم: با توجه به اینکه علم و عمل شهودی یکی هستند، عشق عقلانی به خدا را نه تنها باید به عنوان تحقق نهایی انسان درک کرد. آزادی از طریق دانش شهودی، بلکه به عنوان تزکیه نفس انسان در عمل. من معتقدم که یک انسان آزاد، همانطور که اسپینوزا می کوشد تا تبدیل شود، معادل یک حکیم نوکنفوسیوس است.
تاملاتی درباره دانش و باور
نویسنده:
Simon Bastian Wimmer
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز از برابری گرایی در مورد دانش و اعتقاد دفاع می کند، که هیچ کدام از آنها بر حسب دیگری درک نمی شوند، از آنچه من آن را استدلال اختطافی می نامم. منظور از این استدلال، طرفداری از دیدگاه های مخالف برابری طلبی است: دوکساستیسم، که معرفت بر اساس آن بر حسب اعتقاد درک می شود، و معرفت گرایی، که اعتقاد بر اساس آن بر اساس معرفت درک می شود. برهان ابداعی به این ایده می پردازد که دوکساستیسم و ​​معرفت گرایی، بر خلاف برابری گرایی، داده های معینی را در مورد معرفت و باور، به ویژه شباهت پیامدهای پایین دستی آنها و مستلزم علم به باور را توضیح می دهند. با این حال، من استدلال می‌کنم که هیچ نسخه‌ای از دوکساستیسم و ​​معرفت‌گرایی که در حال حاضر ارائه می‌شود، بر برابری‌طلبی بر مبنای دلایل اختطافی ارجحیت دارد. بنابراین برابری گرایی باید دیدگاه پیش فرض ما از رابطه بین دانش و باور باقی بماند. به عنوان بخشی از استدلال خود، من همچنین از این ادعا دفاع می کنم که معرفت، برخلاف باور، نگرشی نسبت به یک واقعیت است و پیامدهای این ادعا را برای دوکساستیسم و ​​معرفت گرایی بررسی می کنم.
بودیسم شوپنهاور: تحقیق تاریخی فلسفی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Laura Langone
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تز من در مورد برداشت شوپنهاور از بودیسم و ​​تأثیر بودیسم بر اندیشه او است. این کتاب متون بودایی را که شوپنهاور خوانده بود به دقت مورد توجه قرار می‌دهد، با این هدف که نشان دهد شوپنهاور قرائت خاصی از بودیسم را پذیرفته است و این خوانش تا حدی بر فلسفه او، به‌ویژه متافیزیک او تأثیر گذاشته است. بحث اصلی این تز این است که شوپنهاور از سال 1844 به بعد مفهوم بودایی پالنگنزیس را در سیستم خود گنجانده است که در آثار متأخر او مانند ویرایش دوم (1844) و چاپ سوم (1859) جهان به عنوان اراده و تضادهای متعددی ایجاد کرد. Representation، و Parerga و Paralipomena (1851)، از جمله نسخه های پس از مرگ آنها. من با اکثریت محققان موافقم که سیستم شوپنهاور در تمام آثارش یک تفکر واحد باقی ماند. با این حال، من استدلال می کنم که این تناقضات نشان دهنده امکان ظهور یک سیستم کوچک در سیستم اصلی شوپنهاور است، همانطور که در اولین ویرایش جهان به عنوان اراده و نمایندگی، منتشر شده در سال 1818 توضیح داده شده است. به نظر می رسد این سیستم کوچک، پایه های اصلی شوپنهاور را به خطر می اندازد. نظام غالب: مونیسم، آرمان گرایی، بدبینی و اخلاق شفقت آن. پایان نامه من به صورت زمانی به تحلیل آثار شوپنهاور و همچنین خوانش های او در مورد بودیسم می پردازد. شامل یک مقدمه، سه فصل و یک خاتمه است. در مقدمه، من مروری بر تعامل شوپنهاور با بودیسم و ​​استدلال های اصلی این تز ارائه می کنم. در فصل اول، فلسفه شوپنهاور و خوانش‌های مربوط به بودیسم تا سال 1818، من اصول اصلی نظام شوپنهاور را در اولین ویرایش کتاب جهان به‌عنوان اراده و بازنمایی و خوانش‌های او درباره بودیسم بررسی می‌کنم و همچنین یک سفر افق به تاریخ ارائه می‌دهم. شرق شناسی از قرن هفدهم تا قرن نوزدهم. در فصل دوم، فلسفه شوپنهاور و خوانش‌های شوپنهاور در مورد بودیسم تا سال 1844، که به آثار شوپنهاور و خوانش‌های او در مورد بودیسم از سال 1825 تا 1844 می‌پردازد، من به‌ویژه بر مفهوم شوپنهاور از رنگ‌آمیزی بودایی که از کتاب «جهان دوم» برمی‌آید تمرکز می‌کنم. و نمایندگی. در فصل سوم و آخر، فلسفه شوپنهاور و خوانش‌های مربوط به بودیسم از 1850 به بعد، پس از بررسی منابع بودایی شوپنهاور در آن دوره، پیامدهای احتمالی ادغام شوپنهاور از رنگ‌آمیزی بودایی را برای درک فلسفه‌اش نشان می‌دهم. در پایان، یافته‌هایم را خلاصه می‌کنم و اهمیت آنها را برای فلسفه غرب قرن نوزدهم در نظر می‌گیرم.
وضعیت شکننده: مقالاتی در مورد هنجارگرایی و متافلسفه [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Amia Parvathi Srinivasan
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه مجموعه ای از سه مقاله است که با مضمون مشترک شکنندگی معرفتی ما مرتبط است: روشی که در آن دانش ما – از ذهن خودمان، اینکه آیا ما هنجارهای معرفتی و اخلاقی را نقض می کنیم، و از خود حقایق فلسفی – است. گروگان نیروهای خارج از کنترل ما است. مقاله اول، «آیا ما نورانی هستیم؟»، بازنویسی و دفاع از استدلال تیموتی ویلیامسون است مبنی بر اینکه هیچ شرایط غیر پیش پا افتاده ای وجود ندارد که ما در موقعیتی باشیم که هر زمان که در آنها هستیم بدانیم که در آنها هستیم. برای دیدن اینکه چرا استدلال ضد درخشندگی ویلیامسون موفق می شود، با سرعت منتقدان مختلف، تشخیص این موضوع که تا حد زیادی یک موضوع تجربی است، بسیار مهم است. این تا حدی به دلیل نوع موجوداتی است که ما هستیم – به ویژه، موجوداتی با گرایش های دوکساستیک دانه درشت – که هیچ چیز جالبی برای ما نورانی نیست. در مقاله دوم، «در یک هنجار چیست؟»، استدلال می‌کنم که چنین دیدگاه ضد دکارتی به نوبه خود مستلزم آن است که معرفت‌شناسان و اخلاق‌شناسان همه‌جای شانس هنجاری را بپذیرند، پدیده‌ای که به موجب آن کارگزاران به دلیل عدم انجام کارهایی که باید انجام نمی‌دهند. جهل مقصر کسانی که چنین دیدگاهی را غیرقابل تحمل می‌دانند - بسیاری از درون‌گرایان معرفتی و سوبژکتیویست‌های اخلاقی - این گزینه را دارند که با تأیید متانورماتیویت ضد واقع‌گرایانه به راست‌گرایی دکارتی بچسبند. مقاله سوم، «نیاز ارشمیدسی»، بحثی انتقادی از شک تبارشناختی درباره قضاوت فلسفی است، از جمله استدلال‌های ابطال‌کننده تکاملی و حملات با انگیزه تجربی. اگرچه چنین شک‌گرایی تبارشناسی اغلب بیرون از فلسفه - در حوزه‌های بی‌طرف علم یا عقل سلیم - مدعی است که به طور ضمنی بر قضاوت‌های معرفتی مرتبه اول مختلفی تکیه می‌کند. نتیجه دوگانه است. اولاً، شک تبارشناسی خطر شکست خود را به همراه دارد و تعهد به مقدمات خود را به چالش می کشد. ثانیاً، فیلسوفان منابع معرفت‌شناختی را برای دفع شک‌گرایی تبارشناسی در اختیار دارند: یعنی معرفت‌شناسی که نقشی را که شانس در کسب دانش فلسفی ایفا می‌کند جدی می‌گیرد.
آگاهی بیدار به عنوان پدیده بیولوژیکی: یک گزارش غایت‌شناختی
نویسنده:
Tristan Kreetz
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه شرحی از ماهیت هوشیاری بیدار ارائه می دهد. پیشنهاد اصلی آن این است که هوشیاری بیدار یک پدیده بیولوژیکی است و بنابراین باید در زمینه مناسب با پدیده های بیولوژیکی قرار گیرد. آن زمینه شکل مشخص کننده زندگی موجودات است. هنگامی که آگاهی بیدار جایگاه خود را در این زمینه اختصاص داد، آشکار می شود که آگاهی بیدار یک پدیده غایت شناختی است، پدیده ای که باید به عنوان کارکرد مناسب در ارتباط دادن حامل خود با جهان درک شود. آنچه از تأمل در متافیزیک موجودات به دست می‌آید، گزارشی از آگاهی بیدار است که ماهیت غایت‌شناختی دارد، اما از سخت‌گیری‌های فیزیکالیسم غافل نمی‌شود و نور جدیدی بر بحث‌های فلسفی اخیر درباره آگاهی می‌افکند.
موضوع و رابط زیبایی‌شناختی: تحقیق در مورد ذهنیت‌های دگرگون‌شده
نویسنده:
Kathrine Elizabeth Lorena Johansson
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه دکتری حاضر به دنبال تعاریف جدیدی از سوبژکتیویته انسانی در عصر فن آوری و یک جامعه اطلاعاتی شبکه ای و جهانی شده است. دیدگاه ارائه شده مربوط به فلسفه علم است که شامل علوم انسانی، طبیعی، اجتماعی و زیستی است. هدف این پروژه پرداختن به توسعه بیشتر فلسفه علم، یا بهتر است بگوییم، فلسفه دانستن است، و هدف آن مشارکت در توسعه بیشتر فلسفه علم است که چشم انداز وسیع تری نسبت به علم باقی می گذارد. از نظر روش شناختی، من خوانش آثار هنری تکنوتیک را که از منظر هرمنوتیکی- نشانه‌شناختی به آن می‌پردازم، با تحقیقات فرا رشته‌ای در مورد نظریه موجود در مورد موضوع انسانی ترکیب می‌کنم. این خوانش‌ها مطالعات موردی من را تشکیل می‌دهند. من تمرکز خاصی بر بیوفیزیک کل نگر دارم (مای وان هو، جیمز اوشمن، مارکو بیشوف). علاوه بر این، نظریه سایبرنشانه‌شناختی سورن بریر در مورد ارتباط، شناخت و آگاهی، که ترکیبی از دیدگاه نشانه‌شناسی سایبرنتیک-اتوپوئتیک و پیرسی است، نقش محوری را در پروژه ایفا می‌کند. این پروژه دارای سه بخش است. بخش اول مطالعه در فلسفه علم را زمینه سازی می کند. این معرفت شناسی های مربوطه را مورد بحث قرار می دهد و مطالعات موردی را در یک زمینه طبقه بندی هنری قرار می دهد. همچنین مشکلات فلسفی مربوط به نگارش پایان نامه دانشگاهی را در قالب یک سبک خطی، استدلالی، انتقادی و چگونگی تأثیر آن بر فرآیند معناسازی به گونه ای که پیامدهایی برای تحقیق من دارد، مورد بحث قرار می دهد. بخش دوم شامل چهار مطالعه موردی است که هر کدام تحت یک موضوع کلی است که در مورد مسئله ذهنیت انسانی کاربرد دارد. در اینجا من مفهوم Extended Sentience و مفهوم یک کاربر ایده آل را می سازم. کاربر ایده‌آل به‌عنوان یک چارچوب مفهومی عمل می‌کند، که به من اجازه می‌دهد تا به تدریج عناصر بیشتری را به نظریه یک موضوع انسانی تغییر یافته اضافه کنم. بخش سوم هستی‌شناسی‌های جدیدی را تحت سه موضوع اصلی ارائه می‌کند: زمان و نسبیت، چرخه‌های زندگی استعاره‌ها، و فلسفه لوگوس و شبکه‌های مجازی. این هستی شناسی ها به شدت بر روش های تفسیر ساخته شده در بخش های اول و دوم تأثیر می گذارند. بخش سوم فضای بیشتری را به فرآیندهای فکری ذهنی من می دهد، که بر ادبیات اعمال شده ارجحیت دارد. بنابراین، من، به عنوان یک ناظر موضوع پسابژکتیو، شفاف تر خواهم شد. در نهایت، من به دنبال یک نتیجه‌گیری کلی برای پروژه خواهم بود، که باید زمینه‌هایی را که مشهود است موضوع انسانی باید در سطح ماقبل علمی مورد بازنگری قرار گیرد، روشن کند. تز من این است که اساس تولید دانش بشری امروزه به شدت در حال تغییر است و بازنگری در درک مشترک از آنچه که دانشمند انسانی را تشکیل می دهد بسیار مهم شده است.
نقش های سولون در گفتگوهای افلاطون [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Samuel Ortencio Flores
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پایان نامه او مطالعه ای است در مورد استفاده و اقتباس افلاطون از مدل و سنت خرد پیشین بر اساس اندیشه و میراث سولون، قانونگذار و شاعر قرن ششم. سولون سی و چهار بار در دیالوگ های افلاطون ذکر و/یا نقل شده است و بارها به آن اشاره شده است. مطالعه من نشان می دهد که این ارجاعات و اشارات زمانی که در چارچوب دریافت سولون در دوره کلاسیک قرار می گیرند، معنای عمیق تری دارند. از نظر افلاطون، سولون از نظر بلاغی شخصیتی قدرتمند در پیشبرد شیوه نسبتاً جدید فلسفه در آتن است. در حالی که خود سولون به اندازه کافی عدالت را در شهر برقرار نکرد، میراث او الگویی ارائه کرد که بر اساس آن فلسفه افلاطونی می توانست بهبود یابد. فصل اول به بررسی ارجاعات گذرا به سولون در دیالوگ ها می پردازد تا مقدمه ای برای فصل های من در مورد دیالوگ هایی که سولون در آنها شخصیت بسیار برجسته ای است، Timaeus-Critias، جمهوری، و قوانین. فصل دوم به بررسی استفاده کریتیاس از جدش سولون برای تثبیت اعتبار فلسفی خود می پردازد. فصل سوم پیشنهاد می‌کند که سقراط دوباره اهداف و مضامین شعر سیاسی سولون را برای فلسفه سقراطی به کار می‌گیرد. فصل چهارم پیشنهاد می‌کند که سولون یک مدل قانون‌گذاری ارائه می‌کند که افلاطون آن را در قوانین برای فیلسوف بازسازی می‌کند تا نقش قانون‌گذار را در تفکر یونانی جایگزین کند. بیگانه آتن قانونگذاری را به سمت فضیلت سوق می دهد. نتیجه می‌گیرم که شخصیت سولون مبنایی را برای افلاطون فراهم می‌کند تا اهداف سیاست را به سمت فلسفه و پرورش فضیلت در روح هدایت کند.
معنای رنج: تحلیلی از روابط بالقوه بین اندیشه بودایی و فلسفه کی یرکگاردی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Joshua James Andrews
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در طول سه دهه گذشته علاقه آکادمیک قابل توجهی در مقایسه بین فلسفه وجودی و بودیسم وجود داشته است. به عنوان مثال، نشریات متعدد تشابهات قابل توجهی را بین طیف وسیعی از فلسفه‌های بودایی و ایده‌های نیچه و سارتر پیشنهاد می‌کنند، با مقایسه‌هایی که اغلب بین فلسفه‌های بودایی مانند آناتا (نه خود) یا śūnyatā (پوچی) و مفهوم سارتر از «هیچ» انجام می‌شود. یا مفهوم نیچه از «نیهیلیسم». در حالی که نیچه و سارتر در خط مقدم تحقیق در مورد رابطه بین اگزیستانسیالیسم و ​​بودیسم باقی مانده اند، به نظر می رسد که علاقه فزاینده ای به ارتباط های احتمالی بین بودیسم و ​​ایده های فیلسوف اگزیستانسیال، سورن کیرکگور وجود دارد. در تضاد کامل با اکثر تحقیقات در مورد رابطه بین تفکر بودایی و اگزیستانسیالیسم، تحلیل رابطه بین بودیسم و ​​کی یرکگور تنها به صورت گذرا مورد بررسی قرار می گیرد، معمولاً به عنوان یک موضوع فرعی در مطالعات فلسفه کی یرکگارد. این بدان معناست که غالباً بودیسم توسط محققان کی یرکگور برای کمک به بررسی عمیق‌تر مضامین فلسفه او یا نشان دادن ارتباط خود با گفتمان‌های مذهبی خارج از سنت‌های مسیحی استفاده می‌شود. در حالی که به نظر می رسد بسیاری از گفتگوهای بودیسم و ​​کی یرکگارد در تحقیقات کنونی کوتاه است - به طور خلاصه در مقالات کوتاه یا پاراگراف های صرف در آثاری که کاملاً بر موضوعات دیگر متمرکز شده اند - جفت شدن مکرر این سنت های فلسفی در مجموع شباهت های اساسی بین آنها را آشکار می کند. . به عنوان مثال، به نظر می رسد همپوشانی فراوانی بین تصور بودایی از دوخا و تصور کی یرکگور از رنج وجود دارد، مفهومی که نشان می دهد رنج جنبه اساسی زندگی انسان است و توانایی تغییر ادراک شخص از جهان مادی را دارد. در هر مورد، به نظر می‌رسد که رنج قدرت برانگیختن فرد را دارد و او را تشویق می‌کند تا بر خواسته‌های خودخواهانه و مادی‌گرایانه غلبه کند و در این فرآیند، شادی یا رضایت واقعی را کشف کند. در حالی که تحقیقات کنونی در مورد رابطه فلسفه کی یرکگور و ایده های بودایی حوزه امیدوارکننده ای را برای مطالعه بیشتر نشان داده است، اما در تلاش برای تجزیه و تحلیل موضوع نیز کافی نیست و اغلب به نتایج اشتباه می رسد. پیچیدگی ایده‌های بودایی اغلب مورد توجه قرار نمی‌گیرد و به تعاریف تقلیل‌آمیز و اشتباه منجر می‌شود. علاوه بر این، با توجه به این واقعیت که پژوهش در این زمینه اغلب در قالب گفتمان هایی ارائه می شود که عمدتاً به دنبال تأکید و تشریح ایده های کی یرکگارد هستند، در سنت ها و مفاهیم خاص بودایی که مورد بررسی قرار می گیرند، سازگاری کمی وجود داشته است. در برخی موارد، تمایل غیرمفید به ادغام سنت‌های بودایی به گونه‌ای که انگار همه آنها یکی هستند و تفاوت‌هایشان را درک نمی‌کنند. هدف این پایان نامه ارزیابی مجدد گفتگوی موجود بین اندیشه بودایی و فلسفه کی یرکگور است. برای انجام این کار، من نقاط کلیدی شباهت و تفاوت بین این دو را شناسایی و تجزیه و تحلیل می کنم.
"انگیزه افلاطونی" در فلسفه پاتوچکا [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Petr Jíra
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف اصلی پایان نامه دکتری نشان دادن "انگیزه افلاطونی" است. در فلسفه پاتوچکا به عنوان جنبش فکری واحد، که از دهه سی تا شصت قرن بیستم در اندیشه پاتوچکا وجود دارد. انگیزه این هدف، پرسش کلی از رابطه بین تفکر مدرن و سنت فلسفی اروپایی است. این تز به دنبال نشان دادن این است که تفکر پاتوچکا امکان دیدن و غلبه بر بیگانگی انسان معاصر اروپایی از سنت فلسفی اروپایی را فراهم می کند. پایان نامه دکتری دارای پنج فصل می باشد. چهار فصل اول انگیزه های سقراطی و افلاطونی در فلسفه پاتوچکا را به ترتیب زمانی تفسیر می کند (فلسفه پاتوچکا در دهه سی؛ فلسفه ابدیت و تاریخیت؛ افلاطونی منفی؛ مراقبت از روح و اروپا). فصل پنجم شامل تفسیر سوال اصلی پایان نامه دکتری است، بحث وحدت "انگیزه افلاطونی" است. در فلسفه پاتوچکا این پرسش در سه مرحله تفسیری پیش می رود. در گام اول تفسیری، تمام انگیزه‌های سقراطی و افلاطونی پاتوچکا به سه تفکر پیشرو تقلیل می‌یابد که نمایانگر «انگیزه افلاطونی» است. به این ترتیب: افکار chōrismos، تعالی و مراقبت از روح. در گام دوم تفسیری، مخالفت "بخشندگی-آزادی» به عنوان هسته مشترک این سه فکر ایجاد می شود.
  • تعداد رکورد ها : 1276